loading...

دلنوشته

جایی برای نوشتن نانوشته هایم

بازدید : 441
پنجشنبه 14 آبان 1399 زمان : 16:40

اینجا هم داره بارون میزنه و من نمیدونم الان چند نفر مثل من ایستادن جلوی پنجره و با تمام غم ته چشماشون نگاش میکنن و ساکتن...

1لحظه وقتی داشتم پنجره رو باز میکردم چشمم به خودم افتاد چقدر مظلوم بود چقدر دلگیر بود ته سفیدی چشماش مثل همیشه مایل به آبی بود و داشت میلرزید و موهای کوتاهش ، موهای کوتاهش...

چقدر دلم میخواد بغلش کنم اما نه اگه بغلش کنم بغضش میترکه بزار همینجوری شبیه دختر‌های قوی باقی بمونه...

تبريك عيد و روز دانش آموز
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی